شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

مکن گله ..

مکنید دردمندان گله از شب جدایی

که من این صباح روشن ز شب سیاه دارم ..

"سعدی"

دل من چرا نمی خوابی؟

ز فرقت تو ز دل امشب اضطراب نرفت ..

ستاره محو شد و چشم من به خواب نرفت ..

"صائب تبریزی"

روز و شب ...

روز مرا دیدن تو ..

شب غم ببریدن تو ..

"مولانا"

فروغ..

فروغ نیستم و بی تو 

خسته ام کرده است

«جدال روز و شب فرش ها و جاروها...»

"پانته آ صفایی"

انیس شب تنهایی..

همه شب من دل خود میخورم از تنهایی

تا خیال تو انیس شب تنهایی کیست..؟

"صائب"

چه میکنی؟

شب را به خواب دیدن تو روز می کنم ..

با روزهای تلخ ندیدن چه می کنی؟!

"مژگان عباسلو"

تاریکی ..

رفت آن سوار کولی..

با خود تو را نبرده ..

شب مانده است و 

با شب تاریکی فشرده ..

"سیمین بهبهانی"

چه خواهد شد؟!

غمت ناخوانده مهمانی ست هر شب در سرای من..

اگر یک شب تو خود مهمان من باشی ، چه خواهد شد؟!

"عماد خراسانی"

خواب دیدار..

کارم از خواب گذشته ، من بی خواب امشب

تا سحر حسرت دیدار تو در دل دارم ..

"ناشناس"

کاش..

کاش یک روز سر زلف تو در دست افتد

تا ستانم من از او داد شب تنهایی..

"شهریار"

باران نبارد کاش..

شب های دلتنگی دگر باران نبارد کاش..

آری برای جان سپردن دوری ت کافی است ..

"ناشناس"

چه داند؟

آن را که غمی چون غم من نیست چه داند

کز شوق توام دیده چه شب می گذراند..

وقت است اگر از پای در آیم که همه عمر

باری نکشیدم که به هجران تو ماند..

"سعدی"

نخوابیدی؟ چشمات حیفه ها ..

شبی دوباره و ای کاش های تکراری..

فدای چشم قشنگت ،

هنوز بیداری؟!

"احسان افشاری"

چه کنم؟

چه کنم دل چو هوای تو کند شب همه شب

سر اگر بی تو به دیوار غریبی نزنم؟!

"حسین منزوی"

شب های پاییزی...

شب از شب های پاییزی ست..

از آن همدرد و با من مهربان شب های شک آور..

ملول و خسته دل ،

گریان و طولانی..

"اخوان ثالث"

شب و این ویرانی...

درفرو بند که با من دیگر
رغبتی نیست به دیدارکسی

فکر، کاین خانه چه وقت آبادان!

بود، بازیچه ی دست هوسی...

هوسی آمد وخشتی بنهاد
طعنه ای لیک، به بی سامانی
دیدمش، راه ازاو جستم و گفت:
بعد از این ت شب واین ویرانی...

"نیما یوشیج"

مرا ببر..

اگر با ما نمی آیی..

شبی با خود ببر ما را ..

"ناشناس"

همان به که بمیری..

شب مهتاب همان به که ز اندوه بمیری

تو که ماه رخی وعده دیدار نداری!

"سیمین بهبهانی"

انتظار بیهوده ..

هر شبم وعده دهی کآیم و من در سر راهت

تا سحر چشم به ره مانم و دانم که نیایی..

"هاتف اصفهانی"

شب به فنا ...!

بمان کنار من امشب..

دوباره شعر بخوان تا ..

برای هردویمان بعد گریه چای بریزم ...

دلم گرفته ازین جا..

کمی مراقب من باش!

دلم گرفته برای تو..

شب بخیر عزیزم..

"حامد ابراهیم پور"

امان از نیمه شب..

عشق آن بغض عجیبی ست که از دوری یار

نیمه شب بین گلو مانده و جان می گیرد..

"ناشناس"

تنها ..تنها..

شب فرو می افتاد..

به درون آمدم و پنجره ها را بستم ..

باد با شاخه در آویخته بود..

من در این خانه ،

تنها..

تنها..

غم عالم به دلم ریخته بود..

"هوشنگ ابتهاج"

شب..

شب است..

در همه دنیا شب است ..

در من شب..

مرا بگیر چنان جفت خویش لب بر لب ..

"سید مهدی موسوی"

حسرت..

چون برکه ی یخ بسته پر از حسرتم ای ماه ..

دل بی تو چه شب های درازی که شکسته ست..

"فاضل نظری"

...

روز وصلم قرار دیدن نیست

شب هجرانم آرمیدن نیست

طاقت سر بریدنم باشد ،

وز حبیبم سر ِ بریدن نیست ..

"سعدی"

مستی چشمانت..

چشم مستت چه کند با من بیمار امشب..

این دل تنگ من و این دل تب دار امشب..

آخر ای اشک دل سوخته ام را مددی..

که بجز ناله مرا نیست پرستار امشب..

"رهی معیری"

شب های بی تابی..

امشب به ساز خاطره مضراب می زنم ..

مضراب را به یاد تو بی تاب می زنم ..

"ناشناس"

توبه ی گرگ مرگه!

صبح می بوسم تو را 

شب توبه می گیرد مرا ..

صبح مشتاقم ولی  ،

شب حال استغفار نیست ..

"سعدی"