شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

تیغ هجران..

ز ما بریدن یاران بدیع نیست که ما را

به تیغ هجر بریدند ناف ، روز ولادت..

"سلمان ساوجی"

بی خوابی..

یک شب خیال چشم تو دیدیم ما به خواب

زان شب دگر به چشم ندیدیم خواب را...

"سلمان ساوجی"