شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

به زنی..

به زنی سرد شده در دل تابستانت!

به زنی رقص کنان در وسط بارانت!

به زنی خسته از این آمدن و رفتن ها

به زنی بیشتر از تو، تنها..!

"سید مهدی موسوی"

از سر مهر..

آخرین جمعه ی شهریور و ای کاش از مهر

تو به فریاد من عاشق دیوانه رسی...!

"ناشناس"

از تو گرم تر..

زندگی را وجب وجب گشتم تا کسی اهل دردسر باشد

یک نفر از نژاد تابستان ، لااقل از تو گرم تر باشد..

"علیرضا آذر"