اگر تو نبودی عشق نبود
همینطور اصراری برای ادامه ی زندگی
اگر تو نبودی زمین یک زیرسیگاری گلی بود
جایی برای خاموش کردن بی حوصلگی ها
اگر تو نبودی من کاملا بیکار بودم!
هیچ کاری در این دنیا ندارم
جز دوست داشتن تو...
"رسول یونان"
مدت هاست که برایت چیزى ننوشتهام
زندگى مجال نمىدهد، غم نان!
با وجود این، خودت بهتر مىدانى
نفسى که مىکشم تو هستى
خونى که در رگهایم مىدود
و حرارتى که نمىگذارد یخ کنم
امروز بیشتر از دیروز دوستت مىدارم
و فردا بیشتر از امروز..
و این ضعف من نیست
قدرت تو است..
"احمد شاملو"
خستهتر از صدای من، گریهی بیصدای تو
حیف که مانده پیش من، خاطرهات به جای تو
رفتی و آشنای تو، بیتو غریب ماند و بس
قلب شکستهاش ولی پاک و نجیب ماند و بس
طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن، دل به ستارهها بزن
تکیه به شانهام بده، دل به ترانهام بده
راوی آوارگیام، راه به خانهام بده
یکسره فتح میشوم، با تو اگر خطر کنم
سایهی عشق میشوم، با تو اگر سفر کنم
شبشکن صد آینه با شب من چه میکنی؟
این همه نور داری و صحبت سایه میکنی
وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع میکنم ولولهای دوباره کن
با تو چه فرق میکند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم
"افشین یداللهی"
دوست داشتنت بهانه بود؛
من تو را برای نفس کشیدن می خواستم..
برای زنده ماندن!
"سید علی صالحی"
اگر بدانی چه قدر خسته ام آیدای من!
بگذار این حقایق را برایت بگویم..
راستش این است:
من نمی بایستی به تو نزدیک می شدم،
نمی بایستی عشق پاک و بزرگ تو را متوجه خودم می کردم،
نمی بایستی بگذارم تو مرا دوست بداری!
من مرده ای بیش نیستم و هنگامی که تو را دیدم آخرین نفس هایم را می کشیدم..
افسوس...چشم های تو که مثل خون در رگ های من دوید، یک بار دیگر مرا به زندگی باز گرداند!
تو آخرین چوب کبریتی هستی کهمیباید به آتشی عظیم مبدل شوی و از زندگی من، در برابر سرمای مرگ در این بیابان پر از وحشت دفاع کنی...
اگر این چوب نگیرد، مرگ در این برهوت حتمی است!
"احمد شاملو"
من با صدای نفس کشیدنت هم عاشقی میکنم
حتی اگر آرام و بی صدا خودم را بگذارم در دست هایت و بروم!
حتی وقتی از کنارت رد شوم برای پرت نشدن حواست ،
بوی تنت را پک بزنم!
نه!
تو را با هیچ چیز عوض نمیکنم ..
حتی با زندگی!
"عباس معروفی"
کاش هرگز تو را نمی دیدم
این جهان بی بهانه هم غم داشت!
زندگی بی تو هم مرا می کشت ،
این جهنم فقط تو را کم داشت..
"اهورا فروزان"
خسته م دیگر از این در قامت غم زیستن
با بهشت نسیه در نقد جهنم زیستن
زندگانی نیست تمرین فراوان مردن است
شرم می آید مرا زینگونه کم کم زیستن..
"حسین جنتی"
من دلم گرفته ،
هرچه می روم نمیرسم..
ردپای دوست ؛
کوچه باغ عشق ؛
سایبان زندگی کجاست..؟
"محمدرضا عبدالملکیان"
که میگوید «مأیوس نباش»؟
من امیدم را در یأس یافتم ،
مهتابم را در شب ،زندگی با من کینه داشت ، من به زندگی لبخند زدم!
"احمد شاملو"
چه غم دارم که این زهر تب آلود تنم را در جدایی می گدازد..
از آن شادم که در هنگامه ی درد ، غمی شیرین دلم را می نوازد..
اگر مرگم به نامردی نگیرد ، مرا مهر تو در دل جاودانی ست..
وگر عمرم به ناکامی سرآید ، تو را دارم که مرگم زندگانیست..
"فریدون مشیری"
آنکه آدم هست و عاشق نیست ، کیست!؟
زندگی بی عشق اگر باشد همان جان کندن است..
دم به دم جان کندن ای دل ،
کار دشواریست ، نیست..!؟
"قیصر امین پور"
زندگی را وجب وجب گشتم تا کسی اهل دردسر باشد
یک نفر از نژاد تابستان ، لااقل از تو گرم تر باشد..
"علیرضا آذر"
زندگی سرد بود اما عشق می تواسنت کارگر باشد..
می توان قطب را جهنم کرد ،
پای دل در میان اگر باشد..!
"علیرضا آذر"
بی تو دیو وحشت هر زمان می دردم..
بی تو احساس من از زندگی بی بنیاد
و اندر این دوره ی بیدادگری ها هر دم ،
کاستن ،
کاهیدن ،
کاهش جانم کم کم ..
"حمید مصدق"
زندگی بی تو پر از غم شدنش حتمی بود..
با تو اما
غم من کم شدنش حتمی بود..
"امید صباغ نو"