شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

چیستی تو؟

مبهوت مانده ام چه بخوانم تو را..

که تو خود هجوم دردی و هم سیل چاره ای..

"جواد شیخ الاسلامی"