شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

قناری کوچک عشق..

در تمام حنجره هایی که تو را می خوانند،

قناری کوچک دست آموزی هست که 

دفتر نت های مرا  دوره می کند هر شب...

"رضا کاظمی"

رفتنت..

اینطور که تو می روی از من

جان هم نمی رود از تن..

"رضا کاظمی"

بوسه ی سانسوری...!

نگران نباش اگر 

لب های تو را سانسور می کنند ، شعرهای مرا نقطه چین!

از این به بعد

در چاپخانه های زیرزمینی

تو را خواهم بوسید...!

"رضا کاظمی"

...

سرد است هوا..

بیرون اگر می روی ،

دست های مرا با خودت ببر..!

"رضا کاظمی"

چنان برو که ..

گاه رفتن چنان برو که

فکر کنم خواب شیرینی بیش نبوده است ،

آمدنت...!

"رضا کاظمی"

ابرها را کنار بزن مرد..!

هیچکس از آسمان گرفته ، 

توقع آفتاب نمی کند.. 

با دلتنگی ات کنار بیا مرد...! 

"رضا کاظمی"