شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

غارت کنم ای عشق..

کمى دیر آمدى اى عشق 

اما باز با این حال

اگر چیزى از این غارت زده باقیست

غارت کن...

"حسین  زحمتکش"

درد آشنا..

در جواب راستی با خلق ، بهتان خورده ایم..

خنجر بسیار از این لطف فراوان خورده ایم..

کشتی در گل نشسته ایمن از گرداب هاست

ما که دل کندیم از ساحل ، به طوفان خورده ایم..

زخم های ما اگر در چشم مردم آشناست ،

جای حیرت نیست..

زخم از آشنایان خورده ایم..

"حسین زحمتکش"

خستگی دلنشین..

وقتی که چای چشم پر رنگ تو دم باشد

مردی که پیش ت می نشیند خسته تر ، بهتر..!

"حسین زحمتکش"

لای موهای تو م کرد خداوندش را..

حالم شبیه شانه بیچاره ایست که

در لا به لای موی تو گم کرده راه را..

"حسین زحمتکش"

بلای باران!

شهر بعد از تو بلایی بر سرم آورده که

آنچه نوح آن را بلا می خواند باران من است ..!

"حسین زحمتکش"

ایمان ناقص!

اگر دستم به نا حق رفته در زلف تو 

معذورم!
برای دست های تنگ ، ایمانی نمی ماند..!

"حسین زحمتکش"

کوتاه بیا از نیامدن!

باز هم خیره به عکست شده ام تا شاید

این سِری چشم تو را چشم من از رو ببرد..

"حسین زحمتکش"

حکمت و تقدیر ..

چقدر خاطره ی ناتمام دارم من 

که اسم تک تکشان حکمت است و تقدیر است ..

"حسین زحمتکش"

...

از تو پرسیدم برایت کیستم؟

گفتی "رفیق" ..!

آنچه در تعریف ما گفتی ، کم از تحقیر نیست..!

"حسین زحمتکش"

نگاه کن و رد شو..!

گاهی مرا نگاه کنی ، رد شوی بس است..

آنان که بی کس اند به یک در زدن خوش اند...!

"حسین زحمتکش"

شکوه ترک خورده ی تخت جمشید ..

من تخت جمشیدم که هر کس آمده از راه

یک گوشه از ویرانی‌ام را با خودش برده

روزی شکوهی داشتم اما نماند، افسوس

از آن شکوهم جز ستون‌های ترَک خورده...

"حسین زحمتکش"