شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

دیوانه منم..!

پلک می زنی ، جهانم زیر رو می شود..

موهایت را باز می کنی ، طوفان می شود..

می خندی ، بهار می آید..

دیوانه منم!

که خانه ام را روی گسل خطرناک تن تو ساخته ام...

"علیرضا اسفندیاری"