شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

صبر..

تو را به هرچه تو گویی 

به دوستی سوگند

هر آنچه خواهی از من بخواه 

صبر مخواه..

که صبر راه درازی به مرگ پیوسته است ..

تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه..

تو دوردست امیدی و پای من خسته است ...

"فریدون مشیری"

زخمی که خوب میشه ..

چقدر این عاشقی سخته
دلت همراش میمونه ..
مث زخمی که خوب میشه 
ولی باز جاش میمونه ...
"امید صبری"

اجبار..

منو ببخش اگه یه روز 

دیدی ازت دور شدم..!

بدون که چاره ای نبود ،

بدون که مجبور شدم...!

"امید صبری"