شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شب..

شب حزین و من غمین و ره دراز..

"احمدرضا احمدی"

مرا دادی به هیچ!

هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود..!

دل گرفتی و ما چون منتظر بودیم ،

ما را در آب و آتش رها کردی..

"احمد رضا احمدی"