از دست های تو کارهای خارق العاده ای بر می آید
همانجا که هستی بمان...
اجازه بده شعرها از من برایت بنویسند ،
اجازه بده برایت بخوانم تا چه اندازه از بدو دوست داشتنت
پیراهن فصل ها زیباتر شده است...
کنار لبانت کناره می گیرم
و تمام حرفهای دلم را از دهانت می شنوم
در فاصلهی پیشانی تو تا سایه ات
جنگل سبزی ست که پرنده های من آنجا آرام می گیرند...
"سید محمد مرکبیان"