شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

خوش آنکه..

با من تویی شب تا سحر 

من مست خواب و بی خبر

خوش آنکه می آرد به سر

با دولت بیدار تو..

"حزین لاهیجی"

تعبیر..

سر زلفی به چنگ خود شبی چون شانه می دیدم

نمیدانم چه تعبیری ست این خواب پریشان را..

"حزین لاهیجی"