شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

وقت رفتنت ..

بوی رفتن می دهی ..

در را باز می گذارم !

وقتی برو که

گنجشک ها و ستاره ها خوابند..

"کیکاووس یاکیده"