شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

یا رب..

یا رب 

دگر از خلق جهان بی خبرم کن ..

"معینی کرمانشاهی"

حکایت زندگی..

صاحبدلی کجاست که 

خواند به یک نگاه 

در اشک ما

حکایت گویای زندگی..

"معینی کرمانشاهی"