شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

ما بدیم..

عقل کسی به منطق ما قد نمی دهد

باشد..

قبول..

کل جهان خوب ؛ ما بدیم..

"نفیسه سادات موسوی"

شب های بیداری..

از خود صبح فقط منتظرم شب بشود..

تا پتو را بکشم روی سرم گریه کنم...!

"نفیسه سادات موسوی"

از ما که گذشت ..

من که بیچاره شدم ..

کاش ولی هیچ دلی..

گیر لحن بم مردانه ی محکم نشود..

"نفیسه سادات موسوی"