شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

مذاکره ی عاشقان..

ما اختلافات ظریفی داشتیم ؛ اما..

از ماجرای تلخ مان دنیا خبر دارد!

ای کاش تیم هسته ای هنگام برگشتن ،

تحریم های بین ما را نیز بردارد..!

"امید صباغ نو"

...

هر لحظه با خیال تو در حال صحبتم..

از این همه مکالمه لکنت گرفته م..!

"امید صباغ نو"


من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید..

اناری ترک خورده در چشم من

جهان در نگاهم شده غرق خون

و بغضی گرفته گلوی مرا..

برای سرودن زبانم دهید..

"امید صباغ نو"

...!

این روزها غمگین ترین مرد جهانم 

این روزها اعصاب مردم نقطه چین است ..!

"امید  صباغ نو"

یوسف قرن..

تصمیم هایی مانده از دوران کبری

تصمیم دارم کل شان را من بگیرم..

من یوسف قرنم!

زلیخا خاطرت تخت..

این بار می خواهم خودم گردن بگیرم..

"امید صباغ نو"

فال حال ...

در فال غریبانه خود گشتم و دیدم

جز خط سیاهی ته فنجان خبری نیست..

"امید صباغ نو"

کوه درد...

کسی از ظاهر یک کوه حالش را نمی فهمد..

به ظاهر ساکتم ..

در سینه م آتش فشان دارم ..

"امید صباغ نو"

آه اگر نرفته بودی..

زندگی بی تو پر از غم شدنش حتمی بود..

با تو اما

غم من کم شدنش حتمی بود..

"امید صباغ نو"

زندگی ممنوع..!

گفته ام بارها و می گویم ..

بی وجودش حیات مکروه است ..

"امید صباغ نو"

جهان به کام ..

صبحانه غم ، ناهار جنون ، غصه شام من..

دیدی چقدر بی تو جهان شد به کام من؟!

"امید صباغ نو"

سردار...!

چهارده مهره ی شطرنج همه مات شدند
چون دلم خواست 

تو

سردار قشونم باشی...!

"امید صباغ نو"

تمام ِ گمشده ی من ..

تو 

نیم دیگر من نیستی!

تمام منی...!

"امید صباغ نو"

زندان چشمت...

از هر سه مرد بین بیست و پنج تا سی سال

هر سه اسیر چشم تو ؛

آمار خوبی نیست ...!!

"امید صباغ نو"