شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شب به فنا ...!

بمان کنار من امشب..

دوباره شعر بخوان تا ..

برای هردویمان بعد گریه چای بریزم ...

دلم گرفته ازین جا..

کمی مراقب من باش!

دلم گرفته برای تو..

شب بخیر عزیزم..

"حامد ابراهیم پور"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد