شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

آرام جانم ..

می دانی..

من سال هاست به دوست داشتن تو ، آرامم..

"افشین صالحی"

...

دارم هِی نیامَدنت را خواب می‌کنم و آمدنت را خواب می‌بینم

داشتنت را بغل می‌کنم و بوسیدنت را خیال می‌بینم

دارم  هِی با تو حرف می‌زنم

هِی با تو حرف زدن را، گوش می‌کنم

هر روز  کنارِ تو راه میروم، قدم می‌زنم

خسته می‌شوم

کنارِ تو دراز می‌کشم می‌خوابم!

سلام خوبِ قشنگم

پاهایت درد نگیرد از سنگینی‌ سرم

آخر، سرم پُر از سنگین است

از دِق‌هایِ انتظار

از نیامدن‌ هایِ، هِی تو

از کجا رفته‌ای،

راهِ کدام جاده را گرفته‌ای سنگین است،

بگذار سرم را از پایِ تو بردارم!

تمامِ دردهایی که کشیدی را دارد

تمامِ دلتنگی‌هایی که داشتی را

تمامِ اجبارِ رفتن و بیهوده، رفتن را

سرم به اندازه‌یِ خیلی سنگین است

به‌قدرِ زیادمی‌ترسم پایت درد بگیرد وُ

نتوانی برگردی

بیایی

وَ در آغوشَ‌م خواب روی!

 بگذار سرم را از پایِ خیال تو بردارم

سنگین است..

خوابت درد می گیرد...

"افشین صالحی"

صبح است ساقیا!

آه!

اگر بیدار نمی شدم 

چه خواب ها که برایت نمی دیدم...!

"افشین صالحی"

هوای تنهایی..

جایت خالی...!

چقدر هوا برای داشتننت خوب است ...!

"افشین صالحی"

بهار..

بهار فصل بدی ست
فصلی که بوی ت همه جا هست و

تو ،
هیچ کجا ...

"افشین صالحی"

دلتنگ توام..

بزرگ شده ای!

دلم برای تو تنگ است..

"افشین صالحی"

مرا ببخش!

خیلی قشنگی!
مرا ببخش که بد نوشمت!

"افشین صالحی"


بی تو ..

بی  ‌تو 

مرگ هم ناز می کند!

"افشین صالحی"

تو...

تو 

با همه فرق داری!

همیشه تویی...!

"افشین صالحی"

من خسته م عزیز...

من خسته ام عزیز!

آنقدر خسته که می خواهم

در همین سطرها به خواب روم

و خواب خوب تو  را

واژه ، واژه

و سطر به سطر بنویسم...

"افشین صالحی"