بیا..
دنیا نمی ارزد
به این پرهیز و این دوری..
"فروغ فرخزاد"
من از آغاز یک پرواز بی احساس
می ترسم..!
شبانگاهان که مه می رقصد آرام
میان آسمان گنگ و خاموش
تو در خوابی و من مست هوس ها ؛
تن مهتاب را گیرم در آغوش..
آه آری..
این منم اما چه سود؟
او که در من بود ، دیگر نیست ..
نیست ..
آه ، ای آنکه غم عشقت نیست ..
می برم بر تو و بر قلبت رشک ...