شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

حال ما خوب است اما..

حال مرا هرکسی می پرسد بگو: خوب است...

اشکش روان

اندوه جاری

زخم ها کاری ست..

"حسین دهلوی"

سجاده ایم ما...

سوگند او که گفت "پریشان و عاشق است"

باور نکردنی‌ست ولی ساده‌ایم ما!

از ما گذشت تا که به مقصود خود رسد...

در چشم بی‌ملاحظه‌اش جاده‌ایم ما!

پا می‌خوریم و حرمتمان کم نمی‌شود

زحمت نکش رفیق!

 که سجاده‌ایم ما!

"حسین دهلوی"

هرجا چراغی روشنه..

باید از آن چشم بی احساس می فهمیدمت

ای که با من بودنت از ترس تنها ماندن است..

"حسین دهلوی"

عطر تو..

همیشه عطر تو بی تاب کرده جانم را

چنان که باد بپیچد به خوشه گندم..

"حسین دهلوی"

گریه ی کلمات..

با ما چه کرده بغض که دور از تو سالهاست

لب باز میکنیم ، سخن گریه میکند!

"حسین دهلوی"

...

چنان بی تاب تحسین تو هستم بعد هر شعرم

که دختر بچه ای مشتاق لبخند پدر باشد..

"حسین دهلوی"

رسوای عشق..

سخت زانوی من از بار غمت سست شده است..

می شوم بی تو قدم پشت قدم رسواتر..

"حسین دهلوی"

سینه درد..

این سینه نیست ، مرکز اجماع دردهاست ..

دیگر قدم خمیده تر از پیرمردهاست ..

"حسین دهلوی"

...

گرفته حالم و با خود بگو مگو دارم..

به گریه کردن بی اختیار خو دارم ..

"حسین دهلوی"

سقای حسین ..

همه خواهشم از دست کماندار این بود

بزند چشم مرا  ، تیر به مشکم نزند..

"حسین دهلوی"

نخورده مست!

اگر چه با غم عشقش خراب کرد مرا..

دلم خوش است که او انتخاب کرد مرا..

نخورده مست شدم تا شنیدم آن ساقی

به نام کوچکم آن شب خطاب کرد مرا ..

"حسین دهلوی"

...

دل فرو می ریزد 

و تنها

تماشا می کنم ..

"حسین دهلوی"

مشکل ...

ای شراب تلخ من!

 ترک تو تسکینم نداد..

بی تو بودن هم شبیه با تو بودن مشکل است...

"حسین دهلوی"

من بهم ریخته ام ...!

من بهم ریخته ام بی تو، چنان درویشی
که پر از شک شده یاهوی بهم ریخته اش...!

"حسین دهلوی"