تا از تو جدا شده ست آغوش مرا
از گریه کسی ندیده خاموش مرا..
در جان و دل و دیده فراموش نه ای..
از بهر خدا مکن فراموش مرا..
"مولانا"
خوی بد دارم ، ملولم
تو مرا معذور دار..
خوی من کی خوش شود بی روی خوبت
ای نگار؟!
"مولانا"
برو ای شب ز پیش من
مپیچان زلف و گیسو را ..
که جز آن جعد و گیسو را
نمیدانم..
نمیدانم...
"مولانا"
لا حول و لا دور کند آن غم را
گر دیو رسد جان بنی آدم را
آن کز دم لا حول و لا غمگین شد
لا حول و ولا فزون کند آن دم را ...
"مولانا"
شاه دلم گدا مکش ، من شده ام گدای تو ..
گرچه ستم کنی به من ، جان و تنم فدای تو ..
مهر تو از وجود من ، با غم دل نمی رود..
مهر من ت به دل نشد ، هرچه کنم برای تو ..
"مولانا"