شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

انتخاب عشق..

و عشق آمد و با سوق انتخابم کرد..

مرا که شهر کر و کورها جوابم کرد ..

"علیرضا بدیع"

بیچاره عشق...

بیگانه پروری چو تو در کائنات نیست

بیچاره عشقی که شود آشنای تو..

"صائب تبریزی"

کوه فرو ریختنی..

عشق  تا بر دل بیچاره فرو ریختنی است

دل اگر کوه به یکباره فرو ریختنی است ..

"فاضل نظری"

تعبیر عشق...

عشق را 

یا مال باید

یا صبوری

یا سفر...!

"سعدی"

نخورده مست!

اگر چه با غم عشقش خراب کرد مرا..

دلم خوش است که او انتخاب کرد مرا..

نخورده مست شدم تا شنیدم آن ساقی

به نام کوچکم آن شب خطاب کرد مرا ..

"حسین دهلوی"

ای خوب تر از لیلی..

ای خوب تر از لیلی ..

بیم است که چون مجنون ،

عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم ..

"سعدی"

عشق پر درد..

بر لب لرزان من ، فریاد دل خاموش بود

آخر آن تنها امید جان من تنها نبود..

جز من و او ، دیگری هم بود .. اما ای دریغ

آگه از درد دلم زان عشق جانفرسا نبود..

"شهریار"

بوی تو ...

نیمه جان با نفس بوی تو بر می گردد

این مبارز که به اردوی تو بر می گردد..

ای به دلدادگی ت شیفته با این عاشق

مچ نینداز که بازوی تو بر می گردد..

"سعید صاحب علم"

زندگی به هم می ریزد..

دلم از رفتن تو سخت به‌هم می‌ریزد

بروی واژه‌ی خوشبخت به‌هم می‌ریزد

آمدی توی خیابان و همه فهمیدند

شهر را موی کمی لخت به‌هم می‌ریزد

عطر آغوش و تنت حاشیه‌ی امنیت است

مرد را فاصله در تخت به‌هم می‌ریزد

پاره کن پیرهنم را که  زلیخا را باز

حالت پارگی رخت به‌هم می ریزد

عشق با فتح دلت تاجگذاری شده است

بروی سلطنت و تخت به‌هم می‌ریزد

آنچه در تجربه‌ی ماست نشان داده که عشق

تا خیالت بشود تخت.. به‌هم می ریزد

دوستت دارم و این یک کلمه شعر من است

شعر را قافیه سخت به‌هم می ریزد

"علی صفری"

مراعات نظیری..

چه مراعات و نظیری ست میان کلمات

بوی تو ،

آمدنت ،

نم نم باران با عشق..

"رسول احدی"

دلواپسی جهانی..!

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید..

حالیا چشم جهانی نگران من و توست...!

"هوشنگ ابتهاج"

شاعر مرده...

پس از تو 

شاعر تو 

دیگر آن توانش نیست که باز

با غم عشقی دگر شود درگیر..

"حسین منزوی"

سرزنش عشق..

سرزنش می کنی مرا اما به گناهم دچار خواهی شد..

عشق وقتی تنیده شد به تنت ، سخت بی اختیار خواهی شد..

"سید تقی سیدی"

خدا کند...

خدا کند فقط این عشق از سرم برود..

خدا کند که فقط زود آن زمان برسد..

"نجمه زارع"

امان از نیمه شب..

عشق آن بغض عجیبی ست که از دوری یار

نیمه شب بین گلو مانده و جان می گیرد..

"ناشناس"

عشق یعنی حسین..

ما تشنه ی عشقیم و شنیدیم که گفتند

رفع عطش عشق فقط نام حسین است ..

"ناشناس"

کاش...

کاش می شد یک صبح

کسی زنگ خانه هامان را بزند بگوید:

با دست پر آمده ام! 

با لبخند ..

با قلب هایی آکنده از عشق های واقعی ..

از آن سوی دوست داشتن ها..

آمده ام بمانم ..

"سید علی صالحی"

مرگ عاشق..

مجروح را جراحت و بیمار را مرض

عشاق را مفارقت یار می کشد..

"وحشی بافقی"

حماقت عشق!

عشق یعنی که تو از آنِ کسی باشی و من

عاشقت باشم و احساس حماقت نکنم!

"علی صفری"

آدم نشود آدم ..

درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت ..

ای روزگار سیلی محکم تری بزن!

شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم ..

"سجاد سامانی"

دل آزارترین ..

یدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین 
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین 
آنکه می گفت: منم بهر تو غمخوارترین 
چه دل آزارترین شد ...
چه دل آزارترین! 

"فریدون مشیری"

شرط عقل ؟!

کاری به کار عقل ندارم ، به قول عشق

کشتی شکسته را چه نیازی به ناخدا..

گیرم که شرط عقل به جز احتیاط نیست ..

ای خواجه!

احتیاط کجا؟

عاشقی کجا؟

"فاضل نظری"

دوری ..

آه از این غربت نزدیک ..

و از آن حسرت دور..

عشق در سینه من هست 

و در آغوشم نیست ..!

"اصغر معاذی"

عاشقی و امتحان!

عشق یعنی خالصانه در تمام دفترم 

لا به لای اسم تو ، یک چند خطی جزوه است!

"ناشناس"



+ کمی کمرنگ شدنمان به خاطر امتحانات است..

ببخشایید بر ما پرواز کننده های خاموشمان..

سکوت رمز آلود..

به گفتگو نرود کار عشق پیش و مرا ..

نمی کشد دل غمگین به گفتگوی دگر..

"صائب تبریزی"

زخم در استخوان..

تو دوست داری در آرزوهایت 

"ناگهان رفته" ، ناگهان برسد..

گریه کن!

توی گریه می فهمی 

عشق باید به استخوان برسد!

"پویا جمشیدی"

خراب اندر خراب است ..

فارغم در غم عشق تو ز ویرانی دل ..

که خرابی نرسد مملکت ویران را ..

"فروغی بسطامی"

که عشق آسان نمود اول ولی ..

هر که در عشق سر از قله بر آرد ،

هنر است ...

همه تا دامنه ی کوه تحمل دارند ...!

"مژگان عباسلو"

بهار خنده ، زمستان بغض...

آخرش روزی بهار خنده هامان می رسد..

پس بیا با عشق ، فصل بغضمان را رد کنیم ...

"قیصر امین پور"

ویرانه ی عشق..

دلم چون صخره محکم بود 

اما عشق کاری کرد

که این ویرانه مدت هاست 

محتاج مرمت هاست ..

"سجاد سامانی"