شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

پیچیده شمیم ت همه جا ای تن بی سر..

قسم به معنی لایمکن الفرار از عشق..

که پر شده ست جهان از حسین سرتا سر..

"سید حمیدرضا برقعی"

پایان شب سیه..

که می‌گوید «مأیوس نباش»؟

من امیدم را در یأس یافتم ،

مهتابم را در شب ،
عشقم را در سال بد یافتم
و هنگامی که داشتم خاکستر می‌شدم ، گُر گرفتم!

زندگی با من کینه داشت ، من به زندگی لبخند زدم!

 "احمد شاملو"

بشارت..

هر آن چشمی که گریان است در عشق دلآرامی

بشارت آیدش روزی ز وصل او پیغامی..

"مولانا"

نباید..

قصه اینگونه رقم خورد..

نباید میخورد!

حالم از عشق به هم خورد...

نباید میخورد!

"ناشناس"

عشق..

هزار آتش و دود و غم ست

و نامش ..

عشق..!

"مولانا"

سهم من از عشق..

همه ی سهم من ازعشق همین شد که گلی

گوشه ی خاطره ت جا بگذارم بروم..

"قاسم صرافان"

کار دشوار...

آنکه آدم هست و عاشق نیست ، کیست!؟

زندگی بی عشق اگر باشد همان جان کندن است..

دم به دم جان کندن ای دل ،

کار دشواریست ، نیست..!؟

"قیصر امین پور"

کار عشق..

ز دست عشق جز خیر بر نمی آید

وگرنه پاسخ دشنام ، مهربانی نیست!

"فاضل نظری"

عشق یا هوس...

تو لج کردی ،

دلم فهمید که ..

عمر عشق کوتاهه!

"علیرضا آذر"َ

نصیب عشق...

گرچه  میدانست هرگز وصل ممکن نیست آه..

ریشه ی من عاشق ابری که آب آورد شد..

مثل روح خسته ی تبدار سرماخورده ای

قسمتم از عشق تنها شب به شب سردرد شد..

"اعظم سعادتمند"

حاصل عشق..

هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید

هر قدر یعقوب تنها شد ، زلیخا بیشتر..

"حامد عسکری"

درد عشق

لذت عشق و وفا بین که سپند دل من

بر سر آتش غم رقص کنان می سوزد..

"هوشنگ ابتهاج"

مستحق هجران

لاف عشق و گله از یار؟!

زهی لاف دروغ..

عشقبازان چنین ، مستحق هجرانند..

"حافظ"

بی اختیاری!

جایی که پای عشق بازی در میان است

رسوای کوی و برزنم دست خودم نیست..

گفتم که می چرخی و دل ها بی قرارند

گفت که اختیار دامنم دست خودم نیست!

"ناشناس"

ای بی قرار من..

عشق و سودا و هوس در سر بماند

صبر و آرام و قرار از دست رفت..

"سعدی"

ای دریغ ...

در دل همه خار غم شکستیم ، دریغ ..

وز دست غم عشق نرستیم ، دریغ..

عمری به امید یار بردیم به سر

با یار دمی خوش ننشتیم ، دریغ ..

"عراقی"

معنای عشق

دلبرا!

چون میروی ، 

دل می رود 

جان می رود

گر نیایی بی گمان ، از عشق ایمان می رود..

"مریم قهرمانلو"

ای عشق ببین..

تنهایی و رسوایی

بی مهری و آزار

ای عشق ببین من چه کشیدم تو چه کردی..

"فاضل نظری"

جزای عشق..

ندانم بیش از این عشق از من بیدل چه می خواهد..

غریبم ، بی نوایم ، خانه ویرانم ، پریشانم..

"بیدل دهلوی"

...

با همه خوب و بدت ، با همه پیچیدگی ت

درک این مسئله که بی تو بمیرم ساده ست

توی تنهائی و تب اَشهد خود را خواندم

خانه ام بی تو پر از بغضِ  موذن زاده ست

رفتنت خواب بدی بود دلم می خواهد

که از این خواب پریشان بپرم گریه کنم

از خود صبح فقط منتظرم شب برسد

تا پتو را بکشم روی سرم گریه کنم

گفته بودی که ترانه هام خاکستری اند

که چرا ذوق تو از شعر و غزل کم کرده

اولاً عشق به اندازه ی کافی تلخ است

ثانیاً غصه ی تو پاک کلافه م کرده

با خودت فکر کن آخر تو نباشی چه کسی

توی کافه وسط دود مرا نقد کند

بی تو این شاعر بدبخت، ماه دمِ بخت

در خیالات خودش با چه کسی عقد کند؟

بی خداحافظ و بی بدرقه و بی موقع

فکر کن این همه با هم غم سنگینی داشت

مثل کم ارزشیِ دسته گلی مصنوعی

عشق در زندگی ات جنبه تزئینی داشت . . .

"احسان رشیدی"

برگزیده!

و عشق آمد و با شوق انتخابم کرد

مرا که شهر کر و کورها جوابم کرد..

"علیرضا بدیع"

خویشتن آزاری..

او رفت و با خود برد خوابم را ..

دنیا پس از او قرص و بیداری ست ..

دکتر بفهمد یا نفهمد باز ،

عشق التهاب خویشتن آزاری ست ..

"علیرضا آذر"

فلسفه عشق...

عاشقت باشم و پنهان کنم و پیر شوم ..

این خودش فلسفه عشق درونی من است ..

هی نگاهت بکنم ، گم بشوم در چشمت..

گم شدن در شب چشمان تو پیدا شدن است ..

"ناشناس"

شب دراز است ...

در هیاهوی شب عشق کسی یاد تو نیست ..

دل بیچاره به امید که اینجا ماندی..؟!

"محمد شیخی"

فریب عشق..

مثل یک ساعت از رونق و کار افتاده

هر که در عشق رکب خورده ، کنار افتاده!

"سعید صاحب علم"

ای روزگار..

ای دل من اگر راز نگهدار تو بودم ،

این چشمه خشکیده نمی کرد تراوش..

من بی تو سر افکنده و دم سردم و دلخون ..

ای عشق!

سرت سبز و دمت گرم و دلت خوش..

"فاضل نظری"


آماده ی سوختن ..

درد را سر ،

داغ را لخت جگر ،

غم را دلم..

درد و داغ عشق را آماده ای چون من کجاست!؟

"صائب"

پای دل اگر در میان باشد..

زندگی سرد بود اما عشق می تواسنت کارگر باشد..

می توان قطب را جهنم کرد ،

پای دل در میان اگر باشد..!

"علیرضا آذر"

قرآن عشق..

قرآن به سر گرفتم و گفتم سلام عشق..

یعنی به جز حریم تو بر من حرام عشق..

"علیرضا بدیع"

قصه ..

قبل از شما

گاهی درون قصه ها 

تنها شنیده بودیم حکایت عشق و به آب و آتش زدن را ..

"محمد درودگری"