در دل همه خار غم شکستیم ، دریغ ..
وز دست غم عشق نرستیم ، دریغ..
عمری به امید یار بردیم به سر
با یار دمی خوش ننشتیم ، دریغ ..
"عراقی"
دلبرا!
چون میروی ،
دل می رود
جان می رود
گر نیایی بی گمان ، از عشق ایمان می رود..
"مریم قهرمانلو"
چمدان دست تو و ترس به چشمان من است..
این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است..
"علیرضا آذر"
امروز در فراق تو دیگر به شام شد
ای دیده پاس دار که خفتن حرام شد..
"سعدی"
منم که گاه به ترک تو سخت مجبورم..
تویی که دوری تو شیشه کرده خون ها را..
میان جاده بدون تو خوب میفهمم
نوشته های غم انگیز کامیون ها را...!
"نجمه زارع"
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی..
سفر کرده ، با خانه ی من چه کردی؟
جهان من از گریه است خیس باران
تو با سقف کاشانه ی من چه کردی..!؟
"افشین یداللهی"
صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم!
"وحشی بافقی"
پاییز تو سر می رسد ،
قدری زمستانی و بعد..
گل می دهی ، نو می شوی ..
من در بهارت نیستم!
"افشین یداللهی"
تا کار و بار و مشغله تعطیل میشود
هی خاطرات خوب تو تحمیل میشود
شادی گرفته رنگ غم ، این بار اول است ..
سال نویی بدون تو تحویل می شود...
"مریم صفری"
یعنی جواب آن همه علاقه آیا
همین تو دور ُ من دور ُ گریه هامان که بی گفت و گو...؟!
"سید علی صالحی"
خوی بد دارم ، ملولم
تو مرا معذور دار..
خوی من کی خوش شود بی روی خوبت
ای نگار؟!
"مولانا"