شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

تو با من چه کردی..

مرا خسته کردی و خود خسته رفتی..

سفر کرده ، با خانه ی من چه کردی؟

جهان من از گریه است خیس باران

تو با سقف کاشانه ی من چه کردی..!؟

"افشین یداللهی"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد