شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

خطرناک ترین دودم باش..

 اول قصه ات یکی بودم

بعد ، آنکه نبود خواهم شد

گریه کردی و گریه خواهم کرد

دیر بودی و زود خواهم شد

مثل سیگار اوّلت هستم

تا ته ِ قصه دود خواهم شد..

"سید مهدی موسوی"

بی تو کجا برم؟

گر بر کنم دل از تو 

و بردارم از تو مهر

آن مهر بر که افکنم؟

 آن دل کجا برم؟

"حافط"

دلیل گریه های یعقوب..

طعنه های اهل کنعان  تلخ تر از مردن است ..

دوری یوسف دلیل گریه ی یعقوب نیست ..

*محمد شیخی

عشق تو با هر نفس...

عشق تو با هر نفس آب حیاتم می دهد

این سراب عاشقی آخر به بادم می دهد

گر کنی با دل من در همه عمر جور و جفا

رنگ چشمان سیاهت هی قرارم می دهد

من و تو افتاده ایم فرسنگ ها از هم جدا

دوریت هر ثانیه  دارد عذابم می دهد

گرچه من بی سر و سامان شده م آخر عمر

عشق تو در وقت پیری اعتبارم می دهد..

می شوم با هر نگاهت مست ای آهوی من

ناز چشمان تو هر لحظه شرابم می دهد..

من که بی دینم ولی تو چادری ، با این وجود

حسرت لب های تو آخر وفاتم می دهد..

"سعید گشول"

یاد باد...

یاد باد آنکه در این شهر

دلش با ما بود..

"ناشناس"


* بعد از مدتها برگشتم...

و میبینم قالب قشنگ وبلاگم به دلایل مسخره ای از سمت بلاگ اسکای پریده!

آدم هیچ جا امنیت نداره!

چقدر الان این خوبه برام غریبه ست..

ادمی دیگر...

چنان چسبانده ام هر تکه از دل را به یکدیگر..

که کم کم می شوم بعد از غم تو آدمی دیگر..

"فرامرز عرب عامری"

خاطراتت را بیاور..

زخم من با زخم های تازه بهتر می شود..

خاطراتت را بیاور ، حالم اصلا خوب نیست ..!

"محمد شیخی"

...

کاش هرگز تو را نمی دیدم

این جهان بی بهانه  هم غم داشت!

زندگی بی تو هم مرا می کشت ،

این جهنم فقط تو را کم داشت..

"اهورا فروزان"

...

دارم هِی نیامَدنت را خواب می‌کنم و آمدنت را خواب می‌بینم

داشتنت را بغل می‌کنم و بوسیدنت را خیال می‌بینم

دارم  هِی با تو حرف می‌زنم

هِی با تو حرف زدن را، گوش می‌کنم

هر روز  کنارِ تو راه میروم، قدم می‌زنم

خسته می‌شوم

کنارِ تو دراز می‌کشم می‌خوابم!

سلام خوبِ قشنگم

پاهایت درد نگیرد از سنگینی‌ سرم

آخر، سرم پُر از سنگین است

از دِق‌هایِ انتظار

از نیامدن‌ هایِ، هِی تو

از کجا رفته‌ای،

راهِ کدام جاده را گرفته‌ای سنگین است،

بگذار سرم را از پایِ تو بردارم!

تمامِ دردهایی که کشیدی را دارد

تمامِ دلتنگی‌هایی که داشتی را

تمامِ اجبارِ رفتن و بیهوده، رفتن را

سرم به اندازه‌یِ خیلی سنگین است

به‌قدرِ زیادمی‌ترسم پایت درد بگیرد وُ

نتوانی برگردی

بیایی

وَ در آغوشَ‌م خواب روی!

 بگذار سرم را از پایِ خیال تو بردارم

سنگین است..

خوابت درد می گیرد...

"افشین صالحی"

من بی تو..

خاطرم را مبر از یاد که من

بی تو و خاطره ت خواهم مرد!

"احمد شاملو"

خودکشی مرگ قشنگی ست..

طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری..

غلط می گفت!

خود را کشتم و درمان خود کردم!

"وحشی بافقی"

خواب..

خواب بد دیده ام ای کاش خدا خیر کند..

خواب دیدم که تو رفتی..

بدنم جان دارد..!

"علی صفری"

بعد از تو..

بعد از تو ما باز هم خندیدیم

اما..

یک پای خنده هامان همیشه می لنگید..

"رویا شاه حسین زاده"

مکن فراموش مرا..

تا از تو جدا شده ست آغوش مرا

از گریه کسی ندیده خاموش مرا..

در جان و دل و دیده فراموش نه ای..

از بهر خدا مکن فراموش مرا..

"مولانا"

حسرت..

می شوم بیدار و میبینم کنارم نیستی..

حسرتت سر میگذارد بی تو بر بالین من..

"حسین منزوی"

امید..

همچنان امید میدارم که بعد از داغ هجر

مرهمی بر دل نهد امیدوار خویش را..

"سعدی"

جزای ناشکری

جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال

شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال..

"سعدی"

سر آمدم..

آسوده دلبری کن و فکر کسی نباش..

من روزگار سخت تو بودم سر آمدم..

"سجاد شهیدی"


تیغ هجران..

ز ما بریدن یاران بدیع نیست که ما را

به تیغ هجر بریدند ناف ، روز ولادت..

"سلمان ساوجی"

من بی تو..

بی تو هرشب منم و گوشه  تنهایی خویش

پای در دامن غم ، سر به گریبان ملال..

"هلالی جغتایی"

گر بدانی..

 گر بدانی که چه خون میخورم از دوری تو

تا به غمخانه ی من پا به حنا می آیی..

"صایب تبریزی"

بشارت..

هر آن چشمی که گریان است در عشق دلآرامی

بشارت آیدش روزی ز وصل او پیغامی..

"مولانا"

صبر است یا...

من و یک لحظه جدایی ز تو ، آنگاه حیات؟

اینقدر صبر به عاشق نسپرده ست کسی..

"صائب"

چه غم دارم اگر عشق به نوازش آید..

چه غم دارم که این زهر تب آلود تنم را در جدایی می گدازد..

از آن شادم که در هنگامه ی درد ، غمی شیرین دلم را می نوازد..

اگر مرگم به نامردی نگیرد ، مرا مهر تو در دل جاودانی ست..

وگر عمرم به ناکامی سرآید ، تو را دارم که مرگم زندگانیست..

"فریدون مشیری"

گریه ی کلمات..

با ما چه کرده بغض که دور از تو سالهاست

لب باز میکنیم ، سخن گریه میکند!

"حسین دهلوی"

جبر زمان..

ای که نزدیک تری از من دلتنگ به من..

بین ما نیست بجز فاصله ای اجباری..

"تکتم حسینی"

تنهایی..

چون نیک بدیدم که نداری سر سعدی

بر بخت بخندیدم و بر خود بگرستم..

"سعدی"

حاصل عشق..

هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید

هر قدر یعقوب تنها شد ، زلیخا بیشتر..

"حامد عسکری"

چه کنم؟

بی تو با قافله ی غصه و غم ها چه کنم؟!

تار و پودم..

تو بگو با دل تنها چه کنم..

"ناشناس"

چه کرده م؟

چه جرم رفت که با ما سخن نمیگویی؟

چه کرده م که به هجران تو سزاوارم...؟!

"سعدی"