شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

آدمی ، آه و دمی..

بی سبب درد که هم قافیه با مرد نشد..

آدم بی غم و بی درد دگر آدم نیست..!

"سید تقی سیدی"

تفاوت..

غم بر سر غم ریخته آنجا که منم 

دل بر سر دل ریخته آنجا که تویی..! 

"رهی معیری"

کسی آمده است به دنبالم..

مردم شهر!

خداحافظتان... من رفتم..!

کسی از کوچه ی غم آمده دنبال دلم...

"نجمه زارع"

وای اگر..

حرف را می شود از حنجره بلعید و نگفت..

وای اگر چشم بخواند غم ناپیدا را..

"مهدی فرجی"

جمعه یعنی..

جمعه یعنی دلم از غصه بگیرد اما

به همین بودنت از دور قناعت بکنم..!

"پویا جمشیدی"

پناهگاه...

به کنج بی کسی  ،

من آن کهن غمدیده ی زارم..

که چون بی کس شود غم ،

می گریزد در پناه من...!

"ناشناس"

چه میدانی...؟

به دور از غم میان جمعی و خوشحال و خندانی ..

تو از یک آدم بی همدم تنها چه می دانی ..؟

"سید تقی سیدی"

خواستن ، توانستن ...؟

خواستم با غم عشقش بنویسم شعری

گفت هر خواستنی عین توانایی نیست ...

"فاضل نظری"

من پری کوچک غمگینی را میشناسم که ..

زنی غمگینم
که هربار تکه ای از خودش را بخشید
تا خاطراتی داشته باشد...

"منیره حسینی"

خوشا به تو که عاشق نیستی ..

آه ، ای آنکه غم عشقت نیست ..

می برم بر تو و بر قلبت رشک ...

"فروغ فرخزاد"

زلزله ..

این لرزش تهران ز تکان دل یار است

ای مرگ براین شاعر اگر یار غمین است..

"ناشناس"

چه داند ..

آن را که غمی چون غم من نیست چه داند

کز شوق توام دیده چه شب می گذراند...

"سعدی"

شب من و خواب تو..

تو را چه غم که شب ما دراز می گذرد؟
که روزگار تو در خواب ناز می گذرد..

"صائب"