شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

عاشقی ست این ..

با مطلع ابروی تو هوش از سر من رفت

پیداست که بیت الغزل چشم تو چون است ..

با زلف  تو کارم به کجا می کشد آخر؟

حالی ز دستم سر این رشته برون است ..

"هوشنگ ابتهاج"

مشکل لا ینحل..

برخاستن از جان و جهان مشکل نیست ..

مشکل ز سر کوی تو برخاستن است ..!

"مولانا"

...

خوبی چنان که از تو صبوری نمی توان..

هرچند آتشی  ز تو دوری نمی توان..

"ناشناس"

به پایان آمد این قصه ..

سودای دلنشین نخستین و آخرین

عمرم گذشته است و توام در سری هنوز..

"حسین منزوی"

لبخند تو خلاصه ی خوبی هاست!

بخیر می شود این صبح های دلتنگی

ببین که روشنم از یاد خوب لبخندت..

"معصومه صابر"

لای موهای تو م کرد خداوندش را..

حالم شبیه شانه بیچاره ایست که

در لا به لای موی تو گم کرده راه را..

"حسین زحمتکش"

تو مرا ببین..

ای کاش به جای همه می شد که در این شهر

این حال بهم ریخته ام را تو ببینی..

"حسن حسن پور"

خیال تو ..

تمام شب به خیال تو رفت و می دیدم

که پشت پرده ی اشکم سپیده سر میزد..

"هوشنگ ابتهاج"

عشق ازلی..

هنوز نقش وجود مرا به پرده ی هستی نبسته بود زمانه

که دل به مهر تو دادم..

"ناشناس"

غم تو..

ز روزگار مرا 

خود همیشه دردی بود..

غم تو آمد و 

آن را هزار چندان کرد!

"هلالی جغتایی"

ما بی تو نخواهیم حیات..

بی تو مهتاب کجا 

کوچه کجا

شعر کجا..

بی تو از باقی این عمر گذشتم..

"ناشناس"

روز و شبم تو...

سحرم روی چو ماهت

شب من  زلف سیاهت

به خدا بی رخ و زلفت ،

نه  بخسبم نه بخیزم..

"مولانا"

شده آیا..؟

من پریشان تر از آنم که تو می پنداری..

شده آیا ته یک شعر ترک برداری!؟؟

"فاضل نظری"

هشدار ..

لابد از احوالم به تو آمار دادند

گفتند نزدیکش نشو ، هشدار دادند..

حتما شنیدی زخم های من عمیق است..

مردان بسیاری مرا آزار دادند..

"صنم نافع"

بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم؟

چمدان دست تو  و ترس به چشمان من است..

این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است..

"علیرضا آذر"

راز مگو..

در خویش می سازم تو را  ، در خویش ویران میکنم..

میترسم از حرفی که باید گفت و پنهان میکنم..

"عبدالجبار کاکایی"

شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد..

امروز در فراق تو دیگر به شام شد

ای دیده پاس دار که خفتن حرام شد..

"سعدی"

..

منم که گاه به ترک تو سخت مجبورم..

تویی که دوری تو شیشه کرده خون ها را..

میان جاده بدون تو خوب میفهمم

نوشته های غم انگیز کامیون ها را...!

"نجمه زارع"

گناهش با من..

تو بیا مست در آغوش من و دل خوش دار

مستی ت با بغلت هر دو گناهش با من!

"حسین منزوی"

تو با من چه کردی..

مرا خسته کردی و خود خسته رفتی..

سفر کرده ، با خانه ی من چه کردی؟

جهان من از گریه است خیس باران

تو با سقف کاشانه ی من چه کردی..!؟

"افشین یداللهی"

تو به ممکن شدنم فکر نکن!

من محال است به دیدار تو قانع باشم

کی پلنگی شده راضی به تماشا از ماه..

"فاضل نظری"

داور عشق..

نگارینا دلم بردی..

خدایم بر تو داور باد!

"سنایی"

لا شریک لک ..

به خدا هیچکسی در نظرم غیر تو نیست..

«لا شریک لک لبیک» خیالت راحت!

"ناشناس"

...

با همه خوب و بدت ، با همه پیچیدگی ت

درک این مسئله که بی تو بمیرم ساده ست

توی تنهائی و تب اَشهد خود را خواندم

خانه ام بی تو پر از بغضِ  موذن زاده ست

رفتنت خواب بدی بود دلم می خواهد

که از این خواب پریشان بپرم گریه کنم

از خود صبح فقط منتظرم شب برسد

تا پتو را بکشم روی سرم گریه کنم

گفته بودی که ترانه هام خاکستری اند

که چرا ذوق تو از شعر و غزل کم کرده

اولاً عشق به اندازه ی کافی تلخ است

ثانیاً غصه ی تو پاک کلافه م کرده

با خودت فکر کن آخر تو نباشی چه کسی

توی کافه وسط دود مرا نقد کند

بی تو این شاعر بدبخت، ماه دمِ بخت

در خیالات خودش با چه کسی عقد کند؟

بی خداحافظ و بی بدرقه و بی موقع

فکر کن این همه با هم غم سنگینی داشت

مثل کم ارزشیِ دسته گلی مصنوعی

عشق در زندگی ات جنبه تزئینی داشت . . .

"احسان رشیدی"

وای بر من ..

گر تو همراهم نباشی ..

وای من ..

"عطار"

شب..

شب چرا می کشد مرا؟

تو نشسته ای کجای ماجرا؟

من چنان گریه میکنم که

خدا مگر بغل کند مرا..

"مونا برزویی"

هر صبح..

صبح را با غزل چشم تو می نوشم و باز

مثل هر روز تو  در مطلع شعرم هستی..

"ناشناس"

آهنگ شیرین صدایت...

خوش ترین آهنگ عمرم

یادگار دلنشین اولین خندیدن توست ..

"حسین منزوی"

سلام!

اول صبح من از لحظه ی بیداری توست

ماه و خورشیدمن ، 

ای حضرت معشوق ،

سلام...!

"ناشناس"

مرده بودی اما..

مرده بودی و کسی در نفس من جان داشت..

مرده بودی و کسی  باز به تو ایمان داشت..

"سید مهدی موسوی"