شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

بیگانه

در دلم هستی و از حال دلم بی خبری..

غم چشمان مرا جز تو همه دنیا خواند..

"معصومه صابر"

دوباره نیمه شب است و ..

دوباره نیمه شب است و

خودت که میدانی..

من و خیال تو و این سکوت طولانی..

"ناشناس"

دچار یعنی عاشق..

حس میکنم کنار تو از خود فراترم..

درگیر چشم های تو باشم رهاترم..

حالم بد است ..

با تو فقط خوب می شوم..

خیلی از آنچه فکر میکنی مبتلاترم..

"اصغر معاذی"

وای بر من..

وای بر من که در این بازی بی سود و زیان

پیش پیمان شکنی چون تو شدم عهدشکن..

باز با گریه به آغوش تو بر میگردم

چون غریبی که خودش را برساند به وطن..

"فاضل نظری"

خمار..

شدی شراب و شدم مست بوسه ی تو شبی..

کنون چه چاره کنم محنت خمار تو را ..

"سیمین بهبهانی"

بهانه ی کوچک خوشبختی..

قسم به موی تو، از غم نشانه ای کوچک..

حسادتی ست که دارم به شانه ای کوچک..

تبسمی کن و بگذار باز شاد شود ،

جهان غم زده م با بهانه ای کوچک..

"سجاد رشیدی پور"

پیمان ابدی..

این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد..

چشم های من به جای دست های تو !

من به دست تو آب می دهم ،

تو به چشم من آبرو بده..

"قیصر امین پور"

باید پس از این..

شب صبح شد و باز کسی چشم به راه است..

سخت است بفهمی که رقیبت خود شاه است

من مرد شبانی که فقط زمزمه میکرد: 

"معشوقه م ای کاش به دربار نمی رفت.."

باید چه کنم تا که سزاوار تو باشم؟

باید پس از این شاعر دربار تو باشم..

"ناشناس"

خستگی دلنشین..

وقتی که چای چشم پر رنگ تو دم باشد

مردی که پیش ت می نشیند خسته تر ، بهتر..!

"حسین زحمتکش"

تعبیر آشفته

دیده ام خواب پریشانی و هرکس شنود

به سر زلف پریشان تو تعبیر کند..

"ناشناس"

گر بدانی..

 گر بدانی که چه خون میخورم از دوری تو

تا به غمخانه ی من پا به حنا می آیی..

"صایب تبریزی"

عاشق کش..

تو از قبیله ی قاجاری

من به چشم های تو مشکوکم!

رسیده ای که امیری را

ز چشم شاه بیندازی..

"ناشناس"

صبر است یا...

من و یک لحظه جدایی ز تو ، آنگاه حیات؟

اینقدر صبر به عاشق نسپرده ست کسی..

"صائب"

خواب و خیال..

خفته بودم که خیال تو به دیدار من آمد

کاش آن دولت بیدار مرا بود دوامی..

"شفیعی کدکنی"

بی خوابی..

یک شب خیال چشم تو دیدیم ما به خواب

زان شب دگر به چشم ندیدیم خواب را...

"سلمان ساوجی"

رقابت ناسالم!

زخم خوردم گاهی از ایشان و گاه از چشم تو..

با رقیبان بر سر جانم رقابت داشتی!

"سجاد سامانی"

گریه ی کلمات..

با ما چه کرده بغض که دور از تو سالهاست

لب باز میکنیم ، سخن گریه میکند!

"حسین دهلوی"

کافی ..

من همینقدر که با حال و هوایت گهگاه

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست..

فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز..

که همین شوق مرا خوب ترینم ، کافی ست..

"محمد علی بهمنی"

...

چنان بی تاب تحسین تو هستم بعد هر شعرم

که دختر بچه ای مشتاق لبخند پدر باشد..

"حسین دهلوی"

چشم به راه نخواهم ماند..

یک امشب را دیگر چشم به راه شعر نخواهم ماند..

من امشب خودم به عمد ؛

از احتمال آمدن تو برای خودم ترانه خواهم خواند..

"سید علی صالحی"

عشق یا هوس...

تو لج کردی ،

دلم فهمید که ..

عمر عشق کوتاهه!

"علیرضا آذر"َ

...

هر لحظه با خیال تو در حال صحبتم..

از این همه مکالمه لکنت گرفته م..!

"امید صباغ نو"


تو بخند!

کائنات فدای لبخند شیرین اول صبحت ؛ بخند!

جانم ..

تو دلخوشی روزهای کسل کننده ای ..

"علی قاضی نظام"

برنده ی عشق

تا جان و دلم باشد

من جان و دلت جویم..

یا من به کنار افتم

یا تو به کنار آیی..

"نظامی"

رویای تو..

من در این بستر بی خوابی راز

نقش رویایی رخسار تو می جویم باز..

"احمد شاملو"

با تو بودن..

با تو 

من دیگر در سحر رویاهایم تنها نیستم..

"احمد شاملو"

حیف باشد عاشقی نکردن..

هرچه داریم ز سودای تو دلبر داریم

حیف باشد که ز سودای تو دل برداریم...

"ناشناس"

چه کرده م؟

چه جرم رفت که با ما سخن نمیگویی؟

چه کرده م که به هجران تو سزاوارم...؟!

"سعدی"

لیلای قصه..

و اینجای داستان

آن که برای تو می میرد ،

منم..

"پابلو نرودا"

عاشقانه گرم...

همیشه در خیال من ز شعله گرم تر تویی..

چه گرم دوست دارمت..

"سیمین بهبهانی"