شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

بهانه زنده ماندن...

دوست داشتنت بهانه بود؛

من تو را برای نفس کشیدن می خواستم..

 برای زنده ماندن!

"سید علی صالحی" 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد