شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

صبر..

تو را به هرچه تو گویی 

به دوستی سوگند

هر آنچه خواهی از من بخواه 

صبر مخواه..

که صبر راه درازی به مرگ پیوسته است ..

تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه..

تو دوردست امیدی و پای من خسته است ...

"فریدون مشیری"

نظرات 1 + ارسال نظر
مهربانو سه‌شنبه 17 مرداد 1396 ساعت 16:13 http://mehrbanoo-posts.blogsky.com/

زیباست ...

فقط باش
همین که هستی کافیست
دور از من
بدون من
چه فرقی میکند
تو بخندی خوب است
برای من نیست
نباشد
همین که لبخند تو,تنها آرزوی من است کافیست
دلخوشم به این حماقت شیرین....

چه شعر زیبایی
سپاس گزارم از حضور گرمتان

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد