شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

دوستان خجالتی..

از تو در حال منفجر شدنم
در سرم بمب ساعتی دارم!
شب که خوابم نمی‌ برد تا صبح
صبح سردرد لعنتی دارم
همه از پشت خنجرم زده‌اند
دوستانی خجالتی دارم !!
"سید مهدی موسوی"
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد