شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

بخوان مرا ، صدای تو خوب است...

یک ریز به خودم می گویم

تو را خواب دیده ام!

و تو هنگام خواب هی دور من می چرخی..

دلتنگ نگاهت میکنم ،

نگاه بر لب هام میگذاری و میگویی: دوست داشتنی من!

صدای تو می پرد توی چشم هام

و حلقه حلقه اشک درونش می گردد..!

"عباس معروفی"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد