شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

قول داده ام و داده ای ولی سخت است!

دلم گرفته..

به خود قول داده م اما..

برایتان ننویسم چه با دلم کردند..

دو استکان بنشین رفع خستگی خوب است

دوباره در دلم انگار چای دم کردند..!

"محمدعلی بهمنی"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد