شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

بد زمانه ای ست ..

هر کس رسید طعنه زد و زخم بردلم ..

هی ..

بد زمانه ای ست دلم ..

بد زمانه ای!

"ناشناس"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد