شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

خواب محبت..

شب سردی ست و 

من با دل سرد به خودم می گویم:

خبری نیست ، بخواب!

باز هم خواب محبت دیدی..!!

"حمید مصدق"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد