شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

لشکر مغلوب چشمت ، منم ..

باورم کن که به چشمان تو معتاد منم..

پادشاهی که به جنگ آمد و افتاد ، منم ..

"پویا جمشیدی"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد