شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

آسوده بخواب ، من بیدارم ..

در خاطرم روانه شد و شب بخیر گفت ..

گفتم که در نبود تو شب ها بخیر نیست ...

"فرامرز عرب عامری"

نظرات 1 + ارسال نظر
لیلا چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت 12:13

وااااای این عااااالیه

خوشحالم که دوستش داشتی رفیق..

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد