شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

بی تو..

جان درد تو یادگار دارد بی تو..

اندوه تو در کنار دارد بی تو..

با این همه من ز جان به جان آمده ام ..

جان در تن من چه کار دارد بی تو ..

"منسوب به انوری"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد