شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

پرده ی اول..

آن بوسه و آن آغوش ،

قتاله و مقتل بود..

در سیر مرا کشتن ،

این پرده ی اول بود..

"علیرضا آذر"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد