شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

شـعـر یـعنـی پــرواز مـحـض

شعر میخوانم که رها شوم به بی کرانگی آسمان از قفسی تنگ ..

ولی تمام نشد...

دلم گرفت ، 

دلم تنگ شد ، 

دلم ترکید!

دلم تمام... 

ولی عمر من تمام نشد!

"اصغر معاذی"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد