بیمار چشم اویم و آن سنگدل مرا
درمان که بگذریم ،
دعا هم نمی کند...
"سجاد سامانی"
جذامیان دلم پیرند
و دست های تو اکسیرند
جوانشان کن اگر آنی...
"حسین صفا"
من اگر میدانستم دنیا اینقدر شلوغ است
نمیآمدم!
صبر میکردم بعدها...
آخر اینهمه راه آمدم؛
دلم میخواست تنها تو را ببینم...
دلم میخواست تو را تنها ببینم...
"عباس معروفی"
حس خوبیست در آغوش خودت پیر شوم
اینکه یک عمر به دستان تو زنجیر شوم
آسمانم شوی و تا به سرم زد بپرم
با نگاه پر از احساس تو درگیر شوم..
حس خوبیست نفسهای تو را لمس کنم
آنقدر سیر ببوسم، نکند سیر شوم؟
درد اگر از تو به اعماق وجودم برسد
حاضرم دم نزنم تا که زمینگیر شوم!
باید ابراز کنم نیت رویایم را
باید از زاویه ی شعر تو تفسیر شوم
یک غزل باشم و تا مرز جنونت ببرم
پر از آرایه و اندیشه و تصویر شوم
اولین تار سفید سر من را دیدی
حس خوبیست در آغوش خودت پیر شوم...
"صنم نافع"
و تو هر جا و هر کجای جهان که باشی
باز به رویاهای من بازخواهی گشت..
تو مرا ربوده٬؛ مرا کشته؛ مرا به خاکستر خواب ها نشانده ای...
هم از این روست که هر شب،
تا سپیده دم بیدارم!
عشق همین است در سرزمین من...
من کشنده ی خواب های خویش را دوست می دارم!
"سیدعلى صالحى"
در آغاز محبت گر پشیمانی؛
بگو با من...
که من هم دل ز مهرت برکنم تا فرصتی دارم...
"رفیعی کاشانی"
مرا به خلسه می برد حضور ناگهانی ات
سلام و حال پرسی و شروع خوش زبانیت
بیا فقط خبر بده مرا قبول کرده ای...
سپس سر مرا ببَر به جای مژدگانی ات..
"کاظم بهمنی"
در تمام حنجره هایی که تو را می خوانند،
قناری کوچک دست آموزی هست که
دفتر نت های مرا دوره می کند هر شب...
"رضا کاظمی"
پایان شب من باش..
چون جای درنگی نیست..
جز عشق برای ما ،
پایان قشنگی نیست..
"سید مهدی موسوی"
چیزی از عشق بلاخیز نمیدانستم
هیچ از این دشمن خونریز نمیدانستم
در سرم بود که دوری کنم از آتش عشق
چه کنم؟ شیوۀ پرهیز نمیدانستم
گفتم ای دوست، تو هم گاه به یادم بودی؟
گفت من نام تو را نیز نمیدانستم
بغض را خندۀ مصنوعی من پنهان کرد
گریه را مصلحتآمیز نمیدانستم
عشق اگر پنجرهای باز نمی کرد به دوست
مرگ را اینهمه ناچیز نمیدانستم...
"سجاد سامانی"
تمرین تحمل سرآغاز عبور از عبادت تاریکی ست...
ما سعی کرده ایم؛
اگر ممکن است دیگر دلمان برای نزدیک ترین کسان خود تنگ نشود..
"سید على صالحى"
تو مرا خواندی و راندی که پر از غم باشم
که دل آشفته ترین آدم عالم باشم
تا که آیینه مرا پیر نشانم بدهد
تا سرافکنده تر از آنچه که هستم باشم...
"علی الوندی"